«لوریس چکناواریان» علاوه بر آنکه آهنگساز و رهبر ارکستری شناخته شده است؛ تا به حال چند نمایشگاه نقاشی هم برگزار کرده است؛ اما شاید کمتر کسی بداند که خالق اپراها و سوییتهای بسیار، داستان کوتاه هم مینویسد و شعر هم میگوید.
به گزارش رادیوپدیده به نقل از موسیقی ما، اشعار او تاکنون در ایران شنیده نشدهاند؛ خودش اما میگوید: «من سالهاست که شعر میگویم. از بچگی؛ شاید هم از روزی که برای اولین بار عاشق شدم. شعرهایم هم نه غزل است و نه شعر نو، اصلا سبکی ندارند؛ میتوانم بگویم که شعرهایی به سبکِ «لوریس چکناواریان» است. شعرهایی که از قلب من میآید، هر چه قلبم میگوید را روی کاغذ میآورم. اینها فرم یا وزن مخصوصی ندارند، هر چه حس میکنم مینویسم.»
چکناواریان میگوید که میخواهد کتاب اشعارش را در ایران منتشر کند. او اما این روزها روی دو پروژه کار میکند. سمفونی تختی و سوییت سمفونی کوروش کبیر: «کوروش کبیر در سانفرانسیسکو توسط ارکستر فیلارمونیک این ایالت به اجرا درآمد؛ سوییت سمفونی «جهان پهلوان تختی» هم حالا به اتمام رسیده و منتظر هستم تا امکانی برای ضبط و اجرای آن فراهم شود. البته خیلی نگران نیستم. هنرمند همیشه آثارش را مینویسد و سالها بعد از آن به اجرا درآمده است. به هر حال من از زمان پیشاهنگی تختی را میشناختم و وقتی فهمیدم سال ۹۳، هشتاد و پنجمین سالگرد تولد ایشان است به این فکر افتادم که برای او یک سوییت سمفونی بنویسم و این کار را از سال گذشته آغاز کردم و فکر میکنم این وظیفه ملی من بود. من سعی کردم بخش عمدهیی از زندگی این کشتیگیر بنام را که به نظرم مهم بود، در ۱۵ موومان برای ارکستر بزرگ (۸۰-۷۰ نفره) بنویسم که البته گروه کر هم دارد.»
چکناواریان توضیح میدهد که «کوروش کبیر» براساس نوشتهٔ تاریخ نویسان یونانی «هرودوتوس» و «سنوفون» در مورد کوروش کبیر است و او بر مبنای این تاریخ نویسان زندگی کوروش کبیر را به صورت سوئیت سمفونی در ۱۶ قطعه و در سه قسمت نوشته است. «تختی» را نیز در ۱۵ موومان برای ارکستر بزرگ نوشته است. سمفونیای که دربارهٔ آن توضیح میدهد: «این سمفونی گروه کر هم دارد. در اصل گروه کر قسمتهای مربوط به پیروزی او در المپیک یا اتفاقاتی که بعد از شرکت در مسابقات جهانی «تولیدو» رخ میدهد را با شعر تعریف میکند. علاوه بر این یک گوینده نیز در طول اجرا درباره واقعه خودکشی او و نامههایی که در هتل نوشته بود دکلمههایی میخواند که البته این بخش میتواند به صورت اپرا نیز اجرا شود. اما در کل من این سوییت سمفونی را یک تراژدی دیدم و به همین دلیل آن را با تراژدی آغاز و با تراژدی هم تمام کردم.» این دو اثر هنوز در ایران نتوانستهاند اسپانسری برای اجرا پیدا کنند.