آلبوم EP «امیر عظیمی» منتشر شد. این اثر سنگ نام دارد و شامل چهار قطعه به نامهای «شهر»، «اسیر»، «مترسک» و «لیلی» است.
به گزارش رادیو پدیده به نقل از موسیقی ما، امیر عظیمی طی یک سال اخیر تک قطعات مختلفی را در فضای مجازی منتشر کرده اما این برای اولینبار است که آثار خود را در قالب یک آلبوم به گوش مخاطبانش میرساند. پدیده این روزهای موسیقی در حال حاضر مراحل تولید آلبوم رسمی خود را هم دنبال میکند و قرار است که آن را در سال 95 و به صورت فیزیکی به مرحله انتشار برساند. اما از سوی دیگر این خواننده جوان چندی پیش گفتگوی مفصلی را با سایت «موسیقی ما» انجام داد که این مصاحبه به زودی منتشر خواهد شد. اما او همزمان با انتشار آلبوم EP سنگ یادداشتی را برای انتشار قرار داده و قطعات آلبومش را معرفی کرده که در ادامه میخوانید:
« EP آلبوم سنگ شامل چهار قطعه است و زیرمجموعهای از فضای فیوژن دارد. در این مجموعه از چهار غزل و یک مثنوی بهره بردهایم. هر قطعه این آلبوم با قطعه بعدی از لحاظ ساختاری و موسیقایی متفاوت است و فکر میکنم همین مساله باعث شود تا مخاطب، قطعات را پشت سرهم دنبال کند. تصمیم گرفتم تا پیش از اولین آلبوم رسمی خودم یک آلبوم EP منتشر کنم تا مخاطبان را با فضای کارها بیش از قبل آشنا کنم. تمامی قطعات آلبوم سنگ را با دل ساختهام و تمام ملودیها، حس این روزهای من است. در مورد سنگ و نام سنگ باید بگویم که من ترانه خواندهام و میخوانم اما غزل یک اتفاق دیگری است و فکر میکنم تاثیری که در غزل و مثنوی وجود دارد در یک ترانه کمتر دیده میشود. به نظرم سنگ، سنگی است در شیشه ترانهها.
اولین قطعه آلبوم سنگ، «شهر» نام دارد که فضای دیوانهوار وحشی با غزلی از «امید صباغنو» عزیز است. فضای موسیقایی و تنظیم شهر با کلمات این غزل کاملا همخوانی دارد و میتواند حس کلمات را بیان کند. شهر با توجه به سه قطعه دیگر فضای خاصتری از نظر تنظیم دارد اما مخاطب خود را پیدا میکند. موسیقی شهر به فضای موسیقی متال نزدیکتر است و حتی میتوان آن را ambient metal نامید. در این قطعه از تحریرهای ایرانی هم استفاده شده که فکر میکنم رنگ جدیدی به این سبک موسیقی داده و در دل کار نشسته است.
«اسیر» دومین قطعه از آلبوم سنگ است. این اثر عاشقانهای تلفیقی به قلم سید «میلاد موسوی» عزیزم است که او کاملا هوشمندانه آن را خلق کرده است. هوشمندانه به این دلیل که در ترجیع بند کار از بیت «من از آن روز که دربند توام آزادم/پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم» از «سعدی»(علیه رحمه) تضمین گرفته و به زیبایی این غزل افزوده شده است. فکر میکنم اسیر، زبان دل است و ارتباط خوبی با آن میتوان برقرار کرد. تنظیم سبک فیوژن برای اسیر باعث شده این پازلها در کنار هم به خوبی چیده شوند. سهتار در اسیر مانند بغض در گلوی اسیر میماند.
مترسک، عاشقانهای سیاه و سفید با فضای فیوژن و غزلی از امید صباغنو است. موسیقی و غزل در مترسک در کنار هم قدم برمیدارند و فضاسازیها دقیقا روی کلمات انجام شده تا مخاطب را همراه کند. تم مترسک به حال و هوای موسیقی ایرانی نزدیکتر است. به خصوص در قسمت ترجیعبند سعی کردم نوع خواندن و تحریرها کمی تفاوت داشته باشد. در مترسک از تحریر عربی هم استفاده کردهام که احساس میکنم این کار برای چند ثانیه مخاطب را از فضای اصلی اثر جدا میکند و دوباره به نقطه اصلی باز میگرداند. امیدوارم مترسک هم به دل بنشیند.
آخرین قطعه از این مجموعه، لیلی نام دارد. لیلی یک مثنوی به قلم «علیرضا آذر» عزیز است و فضای پاپ – الکترونیک(فیوژن) دارد و زمان این کار نسبت به سه قطعه دیگر طولانیتر است. سعی کردم فضای موسیقی لیلی به گونهای باشد که مخاطب را تا پایان با خود همراه کند. حفظ مخاطب برای شنیدن قطعهای با مدت زمان بیش از چهار دقیقه کار سختی است به همین دلیل تمرکز ما روی بخش موسیقی بیشتر شد تا مخاطب تا آخرین کلمه همراه شود. شما در این قطعه صدای دو ساز را میشنوید که به صورت سولو مینوازند. من صدای هرکدام از این سازها را به لیلی و مجنون تشبیه میکنم. شاید صدای ویولن، صدای لیلی و در آخر هم صدای گیتار الکتریک صدای مجنون باشد. اما به هرحال من اعتقاد دارم که لیلی پر از بغض است؛ یک بغض همراه مشت کوبیدن به دیوارها.»