با تمام شهرت و محبوبیتش همیشه سعی می کند ادب و متانتش را حفظ کند و برای آدم هایی که در کوچه و خیابان برای عکس گرفتن با او سراغش می آیند وقت زیادی بگذارد. آمار دانلود موزیک هایش تقریبا در تمام سایت های دانلود و پخش میلیونی است . دو سال پیش از سوی دفتر موسیقی اعلام شد که می تواند آثارش را به ارشاد بفرستد تا بعد از بررسی های لازم و در صورت امکان برای کارهایش مجوز بگیرد. اما او تا امروز دست نگه داشته و به قول خودش سعی کرده خودش و کارهایش را زیر رادیکال ببرد تا بی گدار به آب نزند. مطالب پیش رو، حاصل گفتگو با آرمین زارعی در یک ظهر داغ تابستانی و در کافه رستورانی نزدیک به محل زندگی اش است. او در این مصاحبه برخلاف عادت همیشگی اش کم حرفی را کنار گذاشته و درباره تمام چراهای کار و زندگی اش توضیح جامع و کامل داده. پس این شما و این هم گفتگو با پسری که اوج شهرت را در دهه دوم زندگی اش تجربه می کند.
چی شد این مجوز؟ چرا نمی گیری؟
من که تا الان اقدامی برای مجوز رسمی نکردم. یعنی راهکارش را نمی دانستم، چون در گذشته برای مجوز موزیک تولید نمی کردم و در قید و بند این داستان ها نبودم. اما در سه چهار سال گذشته سعی کردم خودم و موسیقی ام را در چهارچوب قوانین ببرم. الان هم خوشحال می شوم اگر بتوانم مجوز بگیرم و قانونی کار کنم.
الان تقریبا دو سالی می شود که دفتر موسیقی مشخصا از تو نام برد و اعلام کرد که می توانی کارهایت را برای مجوز بفرستی. یعنی در این مدت هیچ اقدامی نکردی؟ اصلا در این دو سال چه کار می کردی؟
در این دو سال که طبیعتا داشتم موزیک تولید می کردم. چند بار هم اعلام شد که می توانم کارهایم را برای بررسی به ارشاد بفرستم. اما می خواستم اول خودم با خودم کنار بیایم و موسیقی ام را با فضا و شرایط مارکت موسیقی مجاز هماهنگ کنم. تصمیمم این بود که قبل از این که کسی بخواهد برایم چهارچوب تعریف کند خودم آن چهارچوب را رعایت کنم.
این چهارچوبی که می گویی اصلا یعنی چه؟ چه مواردی را شامل می شود؟
ببین وقتی که برای آینده ات برنامه ریزی کنی یعنی چهارچوب داری. این چهارچوبی که از آن می گویم بر اساس سن، تجربه، زمان و جایی که در آن زندگی می کنی تعیین می شود. قبل از این سه چهار سال نوع نگاه من نسبت به موسیقی و کلا همه چیز فرق می کرد. دلایلش هم مشخص بود. یک مدل دیگری فکر می کردم،کار می کردم و زندگی می کردم. اما الان در این چند ساله خودم را بردم زیر رادیکال و خودم برای کارهایم خط قرمز تعیین کردم.
یعنی خودسانسوری می کنی؟
نه من اعتقادی به خودسانسوری ندارم اما سعی کردم اشکالاتم را اصلاح کنم. من هنوز هم سبک و سیاق موسیقی ام همان است. فقط سعی می کنم کلامی که در کارهایم استفاده می کنم مطابق با عرف جامعه ای که در آن زندگی می کنم باشم. البته قبلا هم کلامم طوری نبود که آدم رویش نشود جلوی خانواده اش گوش کند. چون خیلی از کسانی که موسیقی من را می شنیدند با خانواده گوش می کردند. من که از این راه تا به حال پولی در نیاورده ام، پس مسلما دارم با عشق کارم را پیش می برم. حالا اگر مطرح هم شدم به خاطر لطف خدا؛ عشق به کارم و زحمتی که برای جایگاهم کشیدم بوده. اما دوست ندارم فقط مطرح باشم و بی تاثیر. دوست دارم روی هم نسلی ها و هم سن و سالهای خودم تاثیر داشته باشم و این تاثیر هم مثبت باشد.
خیلی صادقانه و رک جواب این سوال را بده. با توجه به این که آثار تو از سایت ها غیر مجاز و رسانه های تصویری (شبکه های ماهواره ای) منتشر شده. خودت در مورد اخذ مجوز و ممیزی هایی که وجود دارد چه فکری می کنی؟
قبل از هرچیز توکلم به خداست و اعتقاد دارم اگر خدا بخواهد این اتفاق می افتد و اگر نخواهد هم نمی افتد. اما باید بگویم تا این ساعت که روبه روی تو نشسته ام خودم هیچ کاری را شخصا برای هیچ سایت و شبکه ماهواره ای نفرستادم. ولی وقتی قانون کپی رایت وجود ندارد و من نمی توانم از حقوق خودم دفاع کنم آیا به نظر شما فایده ای دارد؟ طبیعتا وقتی کاری منتشر می شود هر سایت و یا رسانه ای می تواند آن را با لوگوی خود به صورت انحصاری استفاده و پخش کند. و تنها یک سایت نیست که بشود جلویش را گرفت.
چرا به یاس مجوز ندادند؟ او هم مثل تو در چهارچوب قوانین و عرف جامعه کار می کند ولی همین اواخر دیدی که صدایش را از فیلم بارکد حذف کردند.
من در جریان نیستم که یاسر برای مجوز اقدام کرده یا نه. این که چرا صدایش را از فیلم بارکد برداشتند شبهه های زیادی دارد . آیا اصلا قبل از این که صدای یاسر را روی فیلم بگذارند برای مجوزش اقدام کرده بودند؟ تهیه کننده یا کارگردان صدای او را روی فیلم گذاشته و گفته حالا فیلم را اول بسازیم بعد ببینم چه پیش می آید. شاید اصلا این یک حرکت تبلیغاتی از سمت سازندگان این فیلم بوده که فروشش را بالاتر ببرند. من در جریان این موضوع نیستم ولی شاید اصلا ماجرا چیز دیگری بوده. من که از خدایم است یاسر مجوز بگیرد.
من فکر می کنم کمی زرنگی هم چاشنی حرف هایت است. اصلا کلا آدم زرنگی به نظر می رسی چون هیچوقت حاشیه ای نداشتی. حتی مثل خیلی از هم دوره ای های خودت در موسیقی درگیری لفظی هم با هیچ رپر دیگری نداشتی. حتی در اینستاگرامت هم به هیچ اتفاقی واکنش نشان نمی دهی و فقط عکسهای خودت را می گذاری.
نه من کلا سرم در لاک خودم است. کاری به کسی ندارم و خدارو شکر کسی هم تا امروز کاری به من نداشته. این برداشت تو است که اینطور فکر می کنی. به نظرم یک آرتیست باید آرتیست باشد. یک آرتیست باید خوش لباس باشد، خوب حرف بزند و خوب برخورد کند. چه در دنیای مجازی و چه در دنیای حقیقی. اتفاقا گاهی اوقات در همین اینستاگرامم به مسائل روز واکنش نشان می دهم. مثلا وقتی تیم والیبال قهرمان شد یا زمانی که توافق برجام نهایی شد پست تبریک گذاشتم. بیشتر سعی می کنم به مسائل مثبت واکنش نشان دهم. فعالیت های اجتماعی هم دارم تا حدودی. مثلا این که عضو هلال احمر هستم یا خیلی چیزهای دیگر که دوست ندارم به آنها اشاره کنم. اما در کل با حرکت تبلیغاتی در دنیای مجازی میانه خوبی ندارم. به نظرم واکنش زیادی نشان دادن به هر چیزی خوب نیست. دوست ندارم شو آف کنم.
بگذریم؛ چند روز پیش مهران مدیری در برنامه دورهمی اشاره طنزی به اسمت کرده و آن را به موج رادیو تشبیه کرد. من فکر می کردم که واکنش نشان بدهی. یعنی اگر کس دیگری بود که واکنش نشان می داد..
من خودم اول ندیده بودم. بعدا دوستانم برایم فرستادند و دیدم. قبلا هم این شوخی با اسم من زیاد شده بود و به نظرم چیز بامزه ای هم هست. خودم هم خندیدم. خیلی هم از آقای مدیری تشکر می کنم که به طریقی اسم من را در رسانه رسمی برد. طنز است دیگر، آدم که نباید ناراحت شود. شوخی که توهین نباشد به نظرم خیلی هم خوب است.
بعد از بیرون آمدن کار «نیستی» با بهروز صفاریان و فریدون آسرایی به اختلاف خورده بودی؟
من به اختلاف نخوردم. بعد از کارهای اینچنینی که با همکاری چند چهره بیرون می آید ممکن است حرف و حدیث هایی ایجاد شود ولی در کل من با آنها هیچ اختلافی ندارم. الان هم خیلی وقت است که از آن کار گذشته و بهتر است دیگر موضوعش را پیش نکشیم.
درباره آهنگ جدیدت هم کمی صحبت کن
«بذار پلی شه موزیکم» آخرین کاری است که تا این لحظه از من منتشر شده. بازهم با مسعود جهانی کار کردم و سعی کردیم یک کار شاد تابستانی باشد. این را هم بگویم که این بار خودم مستقیما این کار را از سایت های مجازی مثل موسیقی ما دادم تا از کانال های رسمی و مجاز پخش شود. البته این کار مجوز ندارد اما حداقل خواستم برای اولین بار خودم برای پخش موسیقی ام اقدام کنم و این اقدام از طریق رسانه های مجاز باشد.
کلا در دو سه سال اخیر سایت های مجاز و به خصوص مطبوعات خیلی از تو حمایت کردند. تو با این که موسیقی ات مجاز نبوده اما از تریبون های رسمی استفاده کردی. می خواهم بدانم زمانی که از این تریبون ها استفاده نمی کردی کارت بهتر پیش می رفت یا الان که استفاده می کنی؟
ببین در گذشته کارهای ما از طریق بلوتوث ها پخش می شد و من هم شهرتم را از طریق همین تبلیغات کلامی به دست آوردم. کمی بعد سایت های دانلود و پخش آمدند و دیگر موسیقی ها از این سایت ها دانلود می شد. من در گذشته اصلا به این چیزها فکر نمی کردم و شاید اگر این فکر را می کردم اصلا روند فعالیتم طور دیگری می شد. نمی توانم بگویم تریبون های رسمی یا غیر رسمی کدامشان بیشتر به من کمک کردند. به نظرم بیشترین کمک را مردم و طرفدارانم کردند اما عوامل دیگر هم بی تاثیر نبودند. اما در شرایط فعلی که خودم دارم برای خودم تصمیم می گیرم مسلما ترجیح می دهم از کانال های رسمی مثل سایت های مجاز و مطبوعات شنیده و دیده شوم
از بچگی ات بگو، چطور گذشته؟
بالاخره هرکسی پستی و بلندی های زندگی خودش را دارد. شاید خیلی ها من را از دور ببینند و بگویند با حمایت مالی به اینجا رسیده. در صورتی که مطمئنا این آدم ها از هیچ چیز زندگی من خبر ندارند. من هم مشکلات و سختی های زندگی خودم را داشتم ولی چه اهمیتی دارد که بخواهم از مشکلات گذشته ام بگویم، آن هم وقتی که دیگر گذشته و قرار نیست چیزی عوض شود.فقط همینقدر بگویم که من روی پای خودم بزرگ شدم. اگر چه در مقاطعی خانواده و دوستانم هم در این راه کمکم کردند اما همیشه خودم بودم و خودم.گذشته ها برای من گذشته. من فقط به آینده ام فکر می کنم.
شر بودی؟
خیلی شیطون بودم. همه از دستم عاصی بودند. از در و دیوار بالا می رفتم. باورت نمی شود اما یادم است در 9 سالگی در یک روز سه بار سرم شکست.یعنی در یک روز سه بار رفتم دکتر و سرم را بخیه زدند. هنوز هم جایش روی سرم هست. اگر سرم را از ته بزنم کاملا جای شکستگی را می بینی.
هیچ وقت فکر می کردی رپر معروفی شوی؟
مسلما هر آدم موفقی از بچگی به آینده اش فکر می کند. راستش را بخواهی من همیشه و از بچگی مطرح بودن را دوست داشتم. دوست داشتم بزرگ که شدم آدم معروفی شوم. اما هیچ وقت فکر نمی کردم رپر شوم. تصورم این بود که یک روز بازیگر معروفی می شوم.اما الان واقعا راضی ام. خوانندگی را از ته دلم دوست دارم. عمرم را پایش گذاشتم و از این به بعد هم می گذارم.
یکی دوتا فیلم هم به تو پیشنهاد شد. چرا نرفتی بازی کنی؟
درست است.چند بار به من پیشنهاد بازی در فیلم شد، اتفاقا نقش اول هم بود. اما هرچه فکر کردم دیدم نقش هایی که برایم در نظر گرفته بودند در پوزیشن من نبود. شبیه خودم نبود و نمی توانستم آن نقش را بازی کنم.
چرا کلا کسی از زندگی شخصی تو چیزی نمی داند. خودت هم کلا نم پس نمی دهی.
من از بچگی خیلی تودار بودم. نه این که بخواهی فکر کنی از قصد این کار را می کنم. کلا دوست ندارم درباره خیلی چیزها حرف بزنم چون باور دارم که اگر بخواهی روی حواشی تمرکز کنی ممکن است آینده ات را قربانی کنی. برای همین کلا خیلی از مسائل را نادیده می گیرم و درموردشان حرفی به کسی نمی زنم. حتی شاید با صمیمی ترین دوستانم هم درباره مشکلاتم صحبت نکنم. همیشه فکر فرداهایم هستم.
شاید خیلی ها ندانند که با مرتضی پاشایی هم رفیق بودی. مرتضی چه نقشی در زندگی تو داشت؟
خدا بیامرزتش. پسری با اخلاق های کاملا متفاوت بود. بمب انرژی مثبت بود. همیشه به من روحیه می داد، از من خیلی تعریف می کرد و خیلی به من میدان می داد. این را تا به حال جایی نگفته ام اما دوتا از مطرح ترین آهنگ هایم به نام «چیزی شده» و «مبارک باشه» را در استودیوی مرتضی خواندم. آن زمان مرتضی هیچ آهنگی بیرون نداده بود. تازه کار «یکی هست » را خوانده بود و یک روز برایم گذاشت و گفت این آهنگ را می خواهم پخش کنم. می گفت می خواهم مجاز شوم. همیشه می گفت آرمین من تو را خیلی دوست دارم و من هم کلی ذوق می کردم از تعریف هایش. خیلی انرژی مثبت به من می داد. خلاصه این که کمی بعد مرتضی مجوز گرفت و اولین کنسرتش هم من را دعوت کرد و آنجا با معرفی ام در سالن برایم سنگ تمام گذاشت. مرام و معرفت زیادی داشت و جالب این است که حتی وقتی مجاز و معروف شد بازهم همان آدم سابق بود. این رفتارش خیلی برایم ارزش داشت. خدا رحمتش کند. خیلی شب ها در استودیو با هم حرف می زدیم.خیلی دوستش دارم و هنوز هم هر چند وقت یک بار حتما باید سر خاکش بروم تا دلم آرام بگیرد. یکی از با شکوه ترین لحظات زندگی من را مرتضی برایم رقم زد، همیشه هم بین خودم و خودش می ماند. (بغض می کند) کاش امروز هم بود. دوست داشتم الان اینجا بود و بهش می گفتم که طرفدارتم.
بگذریم، خودت چه بیشتر چه آهنگ هایی گوش می دهی؟
من همه سبک موزیکی گوش می دهم. کار خوب، خوب است. خیلی وقتها آهنگ هایی گوش می کنم که اصلا خواننده اش را نمی شناسم و یک بار هم او را ندیده ام. یک عادتی هم که دارم این است که اگر از آهنگی خوشم بیاید یکدفعه می بینی یک ماه مدام دارم گوشش می دهم.
سنتی هم گوش می کنی؟
چرا که نه؟
کار چه کسانی را گوش می کنی؟
اساتید زیادی در این سبک داریم ولی به شخصه کارهای استاد شجریان را خیلی دوست دارم. آلبوم بیداد ایشان را خیلی وقت ها گوش می کنم.
یک سوال بی ربط، چند کیلو پرس سینه می زنی؟
(می خندد) من کلا وزنه سنگین نمی زنم. کاردیو و کراس فیت کار می کنم.یعنی این که بیشتر ورزش هوازی کار می کنم. ورزش کردن را خیلی دوست دارم. فقط هم محدود به بدنسازی نمی شود. من هم تنیس بازی می کنم و هم والیبال و فوتبال. دان دو تکواندو هم دارم ولی متاسفانه از زمانی که تصادف کردم پایم آسیب شدیدی دید و دیگر نتوانستم تکواندو را ادامه دهم. اما در کل به ورزش عادت کرده ام و الان اگر سه روز ورزش نکنم اعصابم به هم می ریزد.
وری فای( تیک آبی) هم برای پیج اینستاگرامت گرفتی؟
درست است. چند تا از فوتبالیست های لژیونرمان که در خارج از ایران بازی می کنند هم این تیک را دارند و یکی دوتا از هنرمندان خارج از کشور هم همینطور. اما من اولی هنرمند داخل کشور هستم که وری فای گرفتم. داشتن این تیک آبی بیانگر دو نکته است. یکی این که این پیج متعلق به شخص خودم است و دیگر این که فالوورها و لایک های پیجم واقعی است. چون اگر واقعی نباشد اینستاگرام نه تنها این تیک را نمی دهد بلکه پیج را هم می بندد.
برخلاف اکثر خواننده های مطرح بازار موسیقی چرا اینقدر دیر به دیر آهنگ جدید تولید می کنی؟
من کیفیت را به کمیت ترجیح می دهم. دوست دارم کم کار باشم ولی کیفیت موزیکم خوب باشد. اصلا شعارم برای خودم و طرفدارانم این است که سالی چهار آهنگ بیشتر تولید نکنم. یعنی هر فصل یک آهنگ. الان سال هاست که به همین ترتیب کارهایم را تولید می کنم.
وقتی اینستاگرامت را باز می کنی و می بینی طرفداران میلیونی داری، وقتی می بینی موزیک هایت در ماشین مردم پلی می شود، در تنهایی هایشان آهنگ هایت را گوش می کنند و در جشن ها و مراسم هایشان صدای تو را گوش می کنند چه حسی پیدا می کنی؟
ببین من آرزویم این بوده. نگاه کن همین الان که این حرف ها را می زنی تمام موهای تنم سیخ شد. خیلی ها از من می پرسند که سختت نیست هرجایی می رونی یک عده می خواهند با تو عکس بگیرند؟ سختت نیست وقتی یک جا در رستوران نشستی همه نگاهت می کنند؟ ولی من می گویم به خدا اگر یک روز این اتفاق ها برایم نیافتد برایم سخت است. دیگر عادت کردم به این سبک زندگی. نه این که فکر کنی آدم مغروری هستم. می خواهم بگویم که تا این حد به مردم عادت کرده ام.
منبع:هفته نامه تماشاگران