فیلمسینمایی «اروند» به کارگردانی «پوریا آذربایجانی» یکی از فیلمهای خبرساز و پرمخاطب این روزهای پرده نقرهای است که داستان کاملاً متفاوتی دارد.
به گزارش مای ریتم، «اروند»؛ روایتی از قصه 175 شهید غواص است پیکر آنها سال گذشته به وطن بازگشت و الهامبخش هنرمندان زیادی برای تولید آثار هنری بود. «پرواز همای» از جمله این هنرمندان بود که سال گذشته قطعه «گمنام» را خواند و اکنون این اثر را به فیلمسینمایی «اروند» تقدیم کرده است. او در مراسم اکران خصوصی «اروند» قطعه «گمنام» را به صورت زنده اجرا کرد و ویدئویی هم با تصاویر این فیلم و قطعه «پرواز همای» تولید شده است. شما میتوانید در ادامه گفت وگوی موسیقی ما با این کارگردان جوان را بخوانید:
*از قطعهای که «پرواز همای» در مراسم اکران خصوصی فیلم «اروند» اجرا کرد شروع کنیم و چه شد که او در آن برنامه با ساز و به صورت زنده این کار را خواند؟
پرواز همای قبلاً این قطعه را خوانده بود و او به یاد غواصان شهید این کار را تولید کرده بود. ما این اثر را شنیدیم و خیلی دوست داشتیم و به او پیشنهاد حضور در افتتاحیه را دادیم. او هم خوشبختانه با آغوش باز و بدون اینکه هیچ هزینهای دریافت کند پذیرفت و گفت که این قطعه را برای غواصان شهید ساختهام و اگر بارها هم از من بخواهند، اجرا میکنم. حضور و اجرای در او مراسم افتتاحیه فیلم بسیار خوب بود و مورد توجه قرار گرفت.
*چرا از این قطعه به عنوان تیتراژ فیلم استفاده نکردید؟
«کارن همایونفر» موسیقی فیلم را ساخته بود و در انتها، ماجرای فیلم آنقدر دراماتیک و تراژیک است که تیتراژ باکلام جواب نمیداد. بیشتر احتیاج بود که موسیقی بیکلامی شنیده شود و در سکوت تا پایان دنبال شود تا اینکه به کلام فکر شود. حس میکنم اگر این کار موسیقی تیتراژ بود، خواسته ما میشد که بار تراژیک ماجرا بیشتر شود.
*کمی هم از ویدئویی که با استفاده از تصاویر فیلم «اروند» و قطعه «گمنام» پرواز همای ساخته شده برای ما بگویید.
ما راجع به فیلم «اروند» دو ویدئو با صدای همای آماده کردیم که یکی را من و دیگری را «میثم میرزایی» تدوین کرد. خود همای هم قبلاً کلیپی برای این کار آماده کرده بود اما درباره فیلم ما، من و میثم میرزایی کار تدوین را انجام دادیم. سعی کردیم لحظات درخشان فیلم را با این قطعه تأثیرگذار همراه کنیم.
*اما این روزها شاهد هستیم که اهالی موسیقی نظیر «رضا یزدانی»، «سعید آتانی»، «اشوان»، «حجت اشرفزاده»، «آرش سعیدی» و «علی اوجی» و «همای» و... با حضور در مراسم افتتاحیه یا از طریق صفحات مجازی خود از این فیلم اعلام حمایت کردهاند. چه شد که چنین اتفاقی رخ داد؟ دوستی خاصی با هنرمندان موسیقی دارید؟
اهالی موسیقی نسبت به این فیلم لطف دارند. در نمایشهای مردمی و اکرانهای خصوصی حس کردم که این فیلم به دل مخاطب مینشیند چون یک موضوع ملی فارغ از سلایق سیاسی را مطرح میکند. بخشی از این مخاطبان هم اهالی موسیقی هستند و من متأسفانه تا کنون ارتباط مستقیمی با حجت اشرفزاده یا رضا یزدانی نداشتهام ولی لطف آنها شامل حال ما شده و از این عزیزان تشکر میکنم.
*شنیدهایم که عواید حاصل از فروش این فیلم قرار است به موزه صلح اختصاص پیدا کند. چرا فیلمی که با هزینه شخصی و توسط بخش خصوصی تولید شده باید چنین کاری کند و چرا این موزه را انتخاب کردهاید؟
آقای «مهدی داوری» به جانبازان جنگ تحمیلی ارادت ویژهای دارند و در نوجوانی جبهه بودهاند و جنگ را بیشتر از من که از ایشان کوچکتر هستم، جنگ را با پوست و گوشت حس کردهاند. ایده آقای داوری از پیش از تولید فیلم چنین ماجرایی بود و دوست داشتند عواید حاصل از فروش فیلم را به موزه صلح تهران اختصاص دادند و اکنون هم این دیدگاه را دنبال میکنند. از این بابت خیلی خوشحال هستم که با ایشان کار میکنم چون احساس میکنم دل و جان ایشان با این موضوع است. درباره دلیل انتخاب موزه صلح توسط آقای داوری اطلاع دقیقی ندارم و این یک ماجرای شخصی است و من نمیتوانم در مورد آن صحبت کنم.
*از همکاری با «کارن همایونفر» بگویید و اینکه چه پروسهای طی شد تا موسیقی «اروند» ساخته شود؟
کارن همایونفر آهنگساز فوقالعادهای است و اگر در پروژههای سینمایی به روند انتخاب عوامل نگاه کنید، نام کارن همیشه برای بخش موسیقی مطرح میشود. به دلیل اینکه به فضاهای مختلف اشراف دارد و به کارش اهمیت زیادی میدهد. وقت میگذارد و جستجو میکند و اینطور نیست که صرفاً یک قطعهای را کپی کند. کارن همایونفر از این نظر انتخاب خوبی بود و از سوی دیگر او به لحاظ دلی با موضوع ما ارتباط برقرار کرده بود و این ماجرا را دوست داشت. نتیجه این شد که بهترین اتفاق ممکن، رخ داد. یک مقدار زمان برد تا کارن همایونفر به آنچه که میخواست رسید ولی همه چیز آنطور شد که همه ما دوست داشتیم. من به شخصه بارها در استودیو در هنگام ضبط و تولید، با موسیقی «اروند» اشک ریختم.
*طی چند سال اخیر برخی فیلمها بدون موسیقی متن تولید میشود و یکی از استدلالهای عوامل آن فیلمها این است که اثر ما نیازی به موسیقی ندارد و خودش همه چیز را روایت میکند. چرا شما چنین روندی را پیش نگرفتید؟
اصولاً به جز هماهنگی محتوا و ظرف، هیچ قانون و قاعدهای برای اینکه فیلمی موسیقی داشته باشد یا نداشته باشد وجود ندارد. باید نگاه کنیم چه قصهای را انتخاب کردهایم و این قصه به چه شکل قرار است روایت شود و آن زمان باید تصمیم بگیریم که موسیقی میخواهد یا نمیخواهد. در فیلمهایی که به شکل جدی قهرمان دارند و یک ماجرای ملی را مطرح میکنند و در عین حال این ماجرای ملی بعد حماسی هم دارد، موسیقی عاملی است که به پیشبردن قصه و حسآمیزی صحنهها کمک میکند. بنابراین انتخاب کردم که فیلم، موسیقی داشته باشد و موسیقی خوب هم داشته باشد. اگر فیلمی میساختم که متفاوتتر از این بود و قصهاش به شکل دیگری تعریف میشد شاید اصلاً به سراغ موسیقی نمیرفتم یا دو قطعه انتخابی در آن استفاده میکردم. اما همه چیز بستگی به این دارد که چه شکلی و در چه ژانری کار میکنید و میخواهید به چه شکل قصه را روایت کنید.
*و کلام آخر؟
از کارن همایونفر تشکر میکنم که زمان زیادی را اختصاص دارد. از همای هم تشکر میکنم که به ما لطف کرد و بدون دریافت هزینهای در اکران خصوصی ما شرکت کرد. تشکر بعدی من از «پرویز پرستویی» عزیز است که یک بخشی را به شکل خوبی دکلمه کردند اما نتوانستیم در فیلم از آن استفاده کنیم چون این بخش خیلی دیر آماده شد و کپیهای ما برای اکران آماده شده بود.