متن ترانه سیاه و سفید علی مولایی (متن آهنگ) : سیاه و سفید
یه فصل طلايى بازم اين حوالى منو خاطراتم چه حال و هوايى ميرن عاشقا شونه به شونه باهم منم طبق معمول دوتايى با سايم مثل برگا آواره ام تو خيابون لهم ميكنن عابرا با نگاشون تموم خيابون پر از خاطراته يعنى كى الان جاى من پا به پاته من هر جارو گشتم پيدات نكردم بيا خود به خود مثل اشكاى سردم حالا تو طلايى ترين فصل سالم تو نيستى سياه و سفيد ميشه حالم هميشه همونى رو از دست ميدم كه با عشق دو دستى بهش چسبيدم از اين قصه ى ساده ى خيلى كوتام بيرون اومدن رو سفيد كل موهام خيابون و كوچه اصن كل تهرون كه گوشش پره از دروغات تو بارون من لعنتى هر جا كه پا ميذارم يه نشونه يا خاطره از تو دارم من هر جارو گشتم پيدات نكردم بيا خود به خود مثل اشكاى سردم حالا تو طلايى ترين فصل سالم تو نيستى سياه و سفيد ميشه حالم
| | |