متن ترانه حریق خزان علیرضا قربانی (متن آهنگ) : حریق خزان
حریق خزان بود...همه برگ ها آتش سرخ،.درختان همه دود پیچان به تاراج باد.من از جنگل شعله ها می گذشتم.غبار غروب به روی درختان فرو می نشست.و باد غریب، عبوس از بر شاخه ها می گذشت.و سر در پی برگ ها می گذاشت...فضا را صدای غم آلود برگی که فریاد می زد.لبریز می کرد،.و در چشم برگی که خاموش خاموش می سوخت...نگاهی که نفرین به پاییز می کرد...حریق خزان بود،حریق خزان بود.حریق خزان بود.شب از جنگل شعله ها می گذشت.حریق خزان بود و تاراج باد.من آهسته در دود شب رو نهفتم.و در گوش برگی که خاموش می سوخت گفتم.مسوز این چنین گرم در خود، مسوز.مپیچ این چنین تلخ بر خود، مپیچ.که گر دست بیداد تقدیر کور.تو را می دواند به دنبال باد.مرا می دواند به دنبال هیچ...من از جنگل شعله ها می گذشتم،.همه هستی ام جنگلی شعله ور بود
| | |