متن ترانه در حسرت ماه چارتار (متن آهنگ) : در حسرت ماه
سر بزار روی شونه هام تا بگم آروم از غصه هاتا بگم چی اومد به سرم رفت چرا نازنین دلبرمعیشو شراب و مستی کار ما بودعشق و خدا و هستی یار ما بوداما شد رنگ زمستون نو بهار مابزم مهر و جنون در دل به پا بودسینه لبریز از شور از وفا بوداما غم آمد به قلبم ای خدا چراسوختم سوختم من از غم دل او پی یار دیگیری بودکه عمر رویای من به سر رسیدباختم باختم من به او همه ی عمر دلدادگی روکه غربت به خانه ام سرک کشیدخستم از دست روزگارآسمون تو هم با من ببارچشم من مونده خیره به راهمن شبم در حسرت ماهعیشو شراب مستی کار ما بودعشق و خدا و هستی یار ما بوداما شد رنگ زمستون نو بهار مابزم مهر و جنون در دل به پا بودسینه لبریز از شور از وفا بوداما غم آمد به قلبم ای خدا چراسوختم سوختم من از غم دل او پی یار دیگیری بودکه عمر رویای من به سر رسیدباختم باختم من به او همه ی عمر دلدادگی روکه غربت به خانه ام سرک کشید
| | |