متن ترانه هزار تا قصه گروه پالت (متن آهنگ) : هزار تا قصه
دلا دیدی که خورشید از شب سردچو آتش سر ز خاکستر برآوردز هر خون دلی سروی قد افراشتبه هر سروی تذروی نغمه برداشتکه خورشید از شب سرد چو آتش سَر برون کردکه از خون دل ما تذروی نغمه سر کردصدای خون در آواز تذرو استدلا این یادگار خون سرو استدلا دیدی که خورشید از شب سردچو آتش سر ز خاکستر برآوردبرادر نوجونه برادر غرق خونهبردار مثل خورشید سَر می کشه تو خونهخونه ی مادربزرگه هزار تا قصه دارهخونه ی مادربزرگه شادی و غصه دارهخونه ی مادربزرگه هزار تا قصه دارهخونه ی مادربزرگه شادی و غصه دارهکنار خونه ی ماهمیشه سبزه زارهدشتاش پز از بوی گلاینجا همش بهارهکنار خونه ی ماهمیشه سبزه زارهدشتاش پز از بوی گلاینجا همش بهارهخونه ی مادربزرگه هزار تا قصه دارهخونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره
| | |