متن ترانه صبح دریایی وحید تاج (متن آهنگ) : صبح دریایی
عطر غم می زد از باغ نارنج من کو کجا بشنوی قصه ی رنج من مرغ سحر که نخفت از بی قراریم گرید ستاره از شب زنده داریم
ما همچون چلچله ها در باغ سبز خدا ز شادی ترانه خوان بودیم شب می رسید اگر بی وحشت سفر من و تو هم آشیان بودیم نه ما را غم بیش و کم بود بهارم ز تو سبز و خرم بود نه ما را غم بیش و کم بود بهارم ز تو سبز و خرم بود ای گل باران عطر باغ من صبح دریا در شب چراغ من
رفتی و رفت از دل من شور شیرینم هر شب آنگه گرید از غم ماه و پروینم زنده ام از خاطرات آشنایی ها صد نیستان ناله دارم از جدایی ها زنده ام از خاطرات آشنایی ها صد نیستان ناله دارم از جدایی ها ای گل باران عطر باغ من صبح دریا در شب چراغ من
بگذشته روزگارم در وهم سایه ها فریادم که بسته اند در وضع گلایه ها ای مانده شعله ور چون آتش امید زین های و هو دلم تنها تو رو شنید ای گل باران عطر باغ من صبح دریا در شب چراغ من
| | |