متن ترانه میخانه در افتاده علیرضا قربانی (متن آهنگ) : میخانه در افتاده
روزی تو مرا بینی میخانه در افتاده دستار گرو کرده بیزار ز سجاده من مست و حریفم مست زلف خوش او در دست احسنت زهی شاهد شاباش زهی باده این دلبر پرفتنه با جمله دستان ها خوش خفته و جمله شب این عشرت آماده
ما مست شدیم و دل جدا شد از ما بگریخت تا کجا شد چون دید که بند عقل بگستت در حال دلم گریزپا شد در خانه مجو که او هواییست او مرغ هواست و در هوا شد او باز سپیده پادشاه است پرید به سوی پادشا شد
| | |