متن ترانه شهره شهر علیرضا قربانی (متن آهنگ) : شهره شهر
شهره شهر عقل را ، هم چو اسیر می بری دوش نخفت چشم من ، چشم تو بود و لشگری هر نفس از تو در دلم شعله زبانه می کشد جان من از خیال تو جرعه به جرعه می چشد دوش میان خواب خود سجده کنا نشسته ام طعنه به آسمان زده ، حرم حرم شکسته ام زلف عبادت مرا دست تو تاب می دهد کفر به دست خود مرا ساغر ناب می دهد دست عطش به جان من کاسه آب می دهد کوزه جان من چرا بوی شراب می دهد بوسه به پای بت زدم کعبه دل تباه شد پرده به پرده آسمان سوخته شد سیاه شد
| | |